ناهموار

۲۱ مطلب در آبان ۱۳۹۷ ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

مطهره نوشت

برم که چند ساعت از همه حقیقت ها دور بشم. شب میام نوت میزارم اینجا. جدا باید فکری به حال خویش کنم این روزگار نیست....
  • bee
  • ۰
  • ۰

!

I wont I wont I wont I wont I wont I wont هرگز توی باتلاقش نمیوفتم و بخاطر یه شادی آنی آزادیو از خودم سلب نمیکنم. قول میدم.
  • bee
  • ۰
  • ۰

.

میدونی بعضی چیزا جرئت میخواد. مثلا میدونم برم گرگان راحت میشما ولی
  • bee
  • ۰
  • ۰

-

میرم گرگان برای همیشه از این شهر لعنتی میرم و راحت میشم
  • bee
  • ۰
  • ۰

هففففف

کاش این تاکیکاردی دست از سرم برداره اه
  • bee
  • ۰
  • ۰

.

داشتم تو آینه دسشویی بلند برا خودم توضیح میدادم که چرا از قیافه همه خسته میشی وقتی زیاد ببینیشون ولی قیافه خودتو سالهاست که تو آینه میبینی و دوسشم داری (به انگلیسی البته:/) که یه دختره اومد داخل و یه طوری نگام کرد که انگار احمقم:)))) و حقیقتا فاااک-_____- خوبه البته که اشنا نبود :)
  • bee
  • ۰
  • ۰

-

یه روزایی مثل امروز خیلی خیلی احساسات عمیقی دارم ولی نمیدونم اون احساس چیه؛ نه نارحتم نه خوشحالم نه نگرانم نه استرس خاصی دارم(همون استرس های همیشگی) نه عاشقم!!! نه هیچی. حتی پی ام اس م ندارم! تاکیکاردی دارم و نمیدونم چرا. شاید تو زندگی قبلیم یا توی یه دنیای موازی یه اتفاق مهمی داره برای مطهره میوفته یا شاید همون طوری که فاطمه برنا میگفت شاید یه نفر یه جای دنیا مرده و کسی براش گریه نکرده و من برای این این طوری م چون شاید بیشتر با میدان در ارتباطم! نمیدونم چرا. شایدم هیچی نیست و فقط پرکاری تیروعید دارم:/ ولی خیلی احساس عمیقیه تصور نمیکنم این باشه. شایدم بخاطر اینه که میترسم یکاری کنم که ناخواسته یه نفر ازم خوشش بیاد و من از این متنفرم. این چه ترس مسخره ایه! ولی واقعا این برام مهمه و اصلا دلم نمیخواد کسی جز خانوادم منو دوست داشته باشه و این که همچین چیزی باشه منو آزار میده. ترساتم مسخرست. ولی خب این چیزیه که تو ذهنمه. نمیدونم شایدم اتفاق مهمی داره تو دنیای موازی ای میوفته ... امروز ۷۰ صفحه(تا الان) از جاسوس خوندم و میگم هی پسر (پائولوکوئیلو) تو بجز رقصنده ها و رسپی ها در مورد هیچ کی نمیتونی بنویسی؟! البته خوبه راضیم ازش چون واقعا اونا بیشتر با میدان در ارتباط میتونن باشن. البته هر کسی میتونه باشه تو هر شغلی اما خب اینا بیشتر محیط مستعدی دارن. خب مطهره چقد چرت گفتی درس بخون. پ.ن. من کی انقد تباه بودم که این اهنگا تو گوشیمه!!! پ.ن. هووورااا این هفته میرم خووونههه:))))
  • bee
  • ۰
  • ۰

.

مطهره به کرم درونت غلبه کن اه
  • bee
  • ۰
  • ۰
ازین ببعد کمتر توئیت میکنم و اینجا مینویسم اصلن:)
  • bee
  • ۰
  • ۰

.

انقد انسان بودن برام سخته انقد سخته که بتونم خوب باشم که حد نداره. بدجنس نیستم تمایلات سادیسمی و این چیزا ندارم ولی واقعا احساساتمو از دست دادم. من تبدیل شدم به کسی که هیچی براش مهم نیست مطلقا هیچی. و این خیلی خیلی ترسناکه.ممکنه این انسان باشه که نسبت به خیلی چیزا بی تفاوته؟!احساس میکنم کائنات منو پس میزنه
  • bee