ناهموار

بایگانی
آخرین مطالب
اینو میخواستم خیلی وقت پیش بنویسم ک یادم نره ولی خب یادم رف تا الان.من فک میکنم این ک هیچ وخ تو هیچ بحثی شرکت نکنی بدون دلیل خاصی و صرفا به خاطر این ک خودت ب اون چیزی ک میگی اعتماد داری و میدونی درسته ولی خب برات اهمیتی نداره ک بقیه چی فک میکنن و در مورد اون چ نظری دارن و این باعث بشه ک هیچ وقت از اون چیزی ک بهش فک میکنی دفاع نکنی غلطه.ینی باید بدون این ک برات مهم باشه بقیه قبول میکنن یا نه و این ک تو میتونی قانعشون کنی ک اونا اشتباه میکنن نه تو حرفتو بزنی.اما خب شاید دلیل این ک ازش دفاع نمیکنم در حقیقت این نباشه ک من برام مهم نیست اونا قبول میکنن یا نه و ای شاید این فقط ی بخش کوچیکیش باشه و بخش بیشترش این باشه ک تو ذهنم میدونم ک اگه هم بخوام و برام مهم باشه نمیتونم این کارو انجام بدم.اره واقعا بعضی وقتا این طوریه.چرا انکار.اثن چرا ما شک نمیکنیم ک ماییم ک داریم اشتباه میکنیم.اصلا چرا اینجا من از ضمیر جمع استفاده کردم.چرا من فک نمیکنم ک خودم دارم اشتباه میکنم؟شاید واقعا من اشتباه میکنم و تو خیلی چیزا بقیه درست میگن.شاید لازم باشه تو خیلی از چیزایی ک بهشون اعتقاد راسخ دارم تجدید نظر کنم...
۴ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ فروردين ۹۷ ، ۰۹:۵۲
bee
جامعه ی ما هرگز تاب شنیدن نظر مخالف را ندارد، حکومت ما هم که تابعی ست از جامعه ی ما همچنین است، من هیچگاه در باب مسایل گوناگون سکوت نکرده ام و نمی کنم زیرا خودم و دوستان نزدیکم بارها از همین رفتارها آسیب دیده ایم، کتاب اول من  در نمایشگاه سال نود و یک توقیف و سانسور شد، هر دو کتابم در نمایشگاه امسال توقیف شد ، آخرین بار همین ماه رمضان گذشته به همراه یکی از دوستان شاعرم به وزارت اطلاعات احضار شدم و ساعت ها مورد بازجویی و فشار قرار گرفتم،  در مسایل فرهنگی و سیاسی کمترین اعتمادی به دستگاه های حکومتی ندارم و بارها به طرق مختلف اعتراض خود را نشان داده ام، از اسارت هیچ انسانی که برای اعتلای زندگی بشر تلاش می کند در سراسر جهان خشنود نمی شوم، اما لازم است بدانیم که با این دو هموطن ما که من در موضوع ادبی به شدت با ایشان اختلاف دارم بخاطر  "تلاش برای اعتلای زندگی بشر"برخورد نشده است! هواداران این دو دوست که هیچ، اگر تمام جهان بر این قول باشند که اینان مصلح اند من یک تنه مخالفت خود را اعلام خواهم کرد، نوشته های مبتذلی(شما بگویید شعر) که هیچ نیست جز فحشا و از بین بردن مبانی اخلاق جامعه و ترویج پرده دری و فساد، هیچ ربطی به مبارزه ی مدنی ندارد! همکاری و دوستی با نخواننده ی بی هنری که به اعتقادات میلیونها نفر توهین می کند مبارزه ی مدنی با حکومت نیست! سست جلوه دادن بنیاد خانواده و ایجاد بی اعتمادی بین زوج های جوان و سکس ذهنی و ضربدری و هزار مسخره بازی دیگر نه هنر است و نه مبارزه، تنها نمایش شهرت و جنون متمایز بودن است به هر قیمت! غالبا با انسان ها به خاطر تحرک بیش از حد یکی از اعضای بدنشان برخورد می کنند که لزوما در همه ی موارد عضو موردنظر مغز نیست!در پایان امیدوارم دستگاه های نادان امنیتی از ساختن قهرمان پوشالی و موقتی از این افراد منصرف شوند و این دوستان هم دست از خیمه شب بازی بردارند.امتحان کنیم ببینیم آیا ما توان شنیدن صدای مخالف را داریم تا از حکومت توقع داشته باشیم؟حسین جنتی
۶ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ فروردين ۹۷ ، ۰۹:۵۲
bee

0

در راستای ارسال تصویر صبونه و ناهار برای مامان و این ک اطمینان حاصل کنه من گرسنه نیستم کل روز رو در تکاپوی انجام این کارا بودم خوبه ک از غذاهایی ک در طول هفته میخورم نگران نیست چون اثن نمیخورم ~۲۲۳ خوب باش لدفا~
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ فروردين ۹۷ ، ۱۱:۵۶
bee
حقیقتش خیلی دلم برای خونه تنگ میشه دلم میخواد همه اوناییو ک خونشون تو شهر دانشگاهشونه رو خفه کنم پی نوشت: ☆ی خبر خیلی خیلی خوب امشب بهم رسید ک بخش زیادی از نگرانی هام رف و خوشالم ب خاطرش☆
۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ فروردين ۹۷ ، ۱۹:۰۳
bee
اگه میتونستم زندگیمو تو ی روز متوقف کنم فردا رو برا همیشه نگه میداشتمهی بیدار بشی ببینی باز پنج شنبه س باز دوباره پنج شنبه بازم بازم(البته فردا شب رو باید اسکیپ کنم چون تو راهم نمیخوام هی تکراار بشه:/)
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ فروردين ۹۷ ، ۱۵:۲۹
bee
اعتراف میکنم بعضی شبایی ک زود میخوابم دلیل ش اینه ک دلم برای هیچ شل مغزی تنگ نشه و فکرای الکی نکنم^__^
۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ فروردين ۹۷ ، ۰۹:۰۹
bee
من قطعا* توی زندگی قبلیم گربه بودم^_^
۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ فروردين ۹۷ ، ۲۰:۳۹
bee
من شاید اینجا ادم ناراحتی ب نظر برسم ولی واقعا اینطوری نیست چون اکثر وقتایی ک ناراحتم اینجا مینویسم و وقتایی ک خوشحالم اغلب هیچ کاری نمیکنم و فقط خوشحالم:/
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ فروردين ۹۷ ، ۱۴:۴۲
bee
از مطهره متنفرم از محدثه متنفرم از اون یکی محدثه متنفرم از مینودشت متنفرم از مشهد متنفرم از اینجا متنفرم از لبخندم متنفرم از هدفونم متنفرم از مهمونامون متنفرم از ایلیا متنفرم از اعظم متنفرم از خودم متنفرم از امروز از فردا از دیروز از روز های قبل از همه چی متنفرم
۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ فروردين ۹۷ ، ۱۵:۳۳
bee

.

وقتی برم مشهد یکی از چیزایی ک خ دلم براش تنگ میشه کمد لباسام و اتاقمه^_^واقعا شاید خنده دار باشه ولی من تو ۱۹ سالگی خیلی بهش اهمیت میدم^_^
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ فروردين ۹۷ ، ۱۳:۴۷
bee