ناهموار

آخرین مطالب
  • ۰
  • ۰

نتونستم بهش پیام ندم و دوباره دادم. اشتباه کردم. دوباره اون زخم و باز کردم و دوباره خون اومد. بی توجهی بیشتری دیدم. جدیدا دروغ میگه و با کلمه ها و جمله ها بازی میکنه. دیگه علی ای که من می‌شناختم و عاشقش بودم وجود خارجی نداره. اون مرده و فقط میتونم جسم مرده متحرک اونو توی این آدم که نمیدونم دیگه کیه ببینم و خودمو بیشتر اذیت کنم.

دیگه هیچ کسی برام هیچ جذابیتی نداره. چون اون ها علی نیستن. دلم نمیخواد کسی باهام حرف بزنه یا بیاد سمتم. به شدت وحشی با همه پسرا رفتار میکنم و یادم میاد رزیدنت های اعصاب میگفتن دوس پسرت توی دوره عمومی با همه دخترا گرم می‌گرفت. ولی من فکر نمیکردم علی این طوری باشه و هنوزم باورم نمیشه. کلی درس و کار دارم که عقب مونده و گرسنمم هست‌.

 

  • ۰۲/۰۹/۰۴
  • bee