ناهموار
ناهموار
خانه
درباره من
سرآغاز
تماس با من
بایگانی
اسفند ۱۴۰۳
(۱)
بهمن ۱۴۰۳
(۱)
آبان ۱۴۰۳
(۱)
آذر ۱۴۰۲
(۶)
آبان ۱۴۰۲
(۵)
مهر ۱۴۰۲
(۳)
ارديبهشت ۱۳۹۸
(۱)
آذر ۱۳۹۷
(۲۶)
آبان ۱۳۹۷
(۲۱)
مهر ۱۳۹۷
(۲۴)
شهریور ۱۳۹۷
(۱۳)
مرداد ۱۳۹۷
(۴۳)
تیر ۱۳۹۷
(۱۲۲)
خرداد ۱۳۹۷
(۲۳)
ارديبهشت ۱۳۹۷
(۹۸)
فروردين ۱۳۹۷
(۵۰)
بهمن ۱۳۹۶
(۲)
دی ۱۳۹۶
(۲)
آذر ۱۳۹۶
(۳۶)
آبان ۱۳۹۶
(۲۱)
مهر ۱۳۹۶
(۹)
شهریور ۱۳۹۶
(۱۰)
مرداد ۱۳۹۶
(۱۸)
تیر ۱۳۹۶
(۱۷)
خرداد ۱۳۹۶
(۶)
اسفند ۱۳۹۵
(۱)
دی ۱۳۹۵
(۱)
شهریور ۱۳۹۵
(۴)
مرداد ۱۳۹۵
(۲)
آخرین مطالب
۰۳/۱۲/۲۰
شکنجه ناظر
۰۳/۱۱/۱۱
Wishess
۰۳/۰۸/۰۴
ماه ششم طرح
۰۲/۰۹/۱۸
شنبه دوم اطفال
۰۲/۰۹/۱۷
جمعه اول اطفال
۰۲/۰۹/۱۵
کشیک نوازدان
۰۲/۰۹/۱۲
هفته اول اطفال
۰۲/۰۹/۰۶
دوشنبه قبل صلاحیت
۰۲/۰۹/۰۴
کشیک آخر عفونی
۰۲/۰۸/۲۹
آخرین کشیکم در عدالتیان
پیوندهای روزانه
پاسخ به سوالات وبلاگ نویسان
آخرین وبلاگ های به روز شده
زندگی به سبک بیان!
پیوندها
ساخت وبلاگ جدید در blog.ir
فیزیولوجیکال ریویوز
زمان
وقتی جوانتر بودم.
نرم افزار مهاجرت به blog.ir
وبلاگ رسمی شرکت بیان
صندوق بیان
۰
۰
□
۲۴
تیر۹۷
اثن طفلکی منم ک میخوابم خواب امتحان میبینم و دیگه حرف نباشه.
۹۷/۰۴/۲۴
bee
نظرات
(۳)
۲۴ تیر ۹۷ ، ۱۸:۲۳
Unknown
:/
پاسخ:
حرف نباشه
۲۴ تیر ۹۷ ، ۱۹:۱۲
X
تو چی میگی. من دیشب به جان خودم داشتم مرور میکردم
بیدار شدم دیدم پشمام ریخته
پاسخ:
ینی چی؟
۲۴ تیر ۹۷ ، ۲۱:۰۴
X
کجاشو نفهمیدی؟
میگم شب امتحان داشتم خواب میدیدم که دارم دوره میکنم درسو. حتی گوشیم زنگ میزد تو خواب با خودم میگفتم من که بیدار شدم خاموشش کردم چی شد باز زنگ میزنه
بیدار که شدم از فرط تعجب دیدم پشمام ریخته جمعشون کردم.
ازین بهتر نمیتونستم بگم