ناهموار

بایگانی
آخرین مطالب

۱۱ مطلب در مرداد ۱۴۰۱ ثبت شده است

خورشید تازه دراومده. هوا خیلی تمیز بود تا وقتی که وارد ترمینال شدم. روی صندلی نشسته ام منتظر. به این فکر میکنم که میله های آهنی بالای سرم با چه نظم دیوانه کننده ای محکم در همدیگر گره خورده اند. یاد اون زنی میوفتم که توی ترمینال گم شده بود و اومده بود ابن سینا. از وقتی از خوابگاه خارج شدم و توی ترمینال یک زن هم ندیدم. دیدن حضور زن های دیگه باعث میشه که احساس امنیت کنم. در واقع مرد ها بهم حس ناامنی میدن. مدام وقتی میبینن تنها هستی میخوان بهت لطف بی دلیل و اضافی کنن. اگه حرف بدی نزنن. یه طرز اسرارآمیزی هیچ کدوم از این اتفاق ها وقتی که مردی باهاته نمیوفته. خستم. تشنم. صبح که بیدار شدم اولین چیزی که به خودم گفتم این بود که: "مغز خر خوردی؟"

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ مرداد ۰۱ ، ۰۵:۴۹
bee