چند روز قبل لیست کار های 99 ام را بررسی کردم و دیدم اصلا چیزی خط نخورده است. شاید به این دلیل بود که اصلا در طول سال بهش نگاه نمیکرد و نمیدانستم. گم بودم. بله باید بهش اطمینان میکردم، به خودم. و با آن برنامه پیش میرفتم. چند وقت است خواب هایم محتوی دویدن دویدن و نرسیدن هستند. در حال حاضر همزمان پروپوزال فائزه را درست میکنم، در کلاس ادم دکتر جعفری شرکت کرده ام و گوش میدهم و از استرس امتحان جنرال فردا قلبم درون دهانم است. همین برای نگارش این لحظه کافی است. استرس بی نهایتی دارم و به شدت فرسوده شده ام. فعلا کافی است.
۲۵ اسفند ۹۹ ، ۱۸:۳۲