از حس های خوب دنیا میشه ب اون موقعی اشاره کرد ک ی مقاله میخونی ک ب ی مقاله دیگه رفرنس داده و تو اکثر رفرنساشو قبلا خوندی!
ادامه دارد...ادامه:بالاخره مرداد ماه داره تموم میشه و من موندم و ی عالمه برنامه ای ک برا درس خوندن تو تابستون داشتم و ب باد فنا رفت! و دوستایی ک ب همشون قول دادم باهاشون برم بیرون ولی اثن حسش نبود و اونارم رو هوا نگه داشتم و آیین نامه ای ک بالاخره باید پاس بشم و خیلی زوره خوندنش!ولی خب دیگه مجبورم مجبووووورچقد ایموجی های اینجا باحالهولی خب برای از اینجا به بعد برنامه های ویژه ای دارمو کلنی این ک چکیده شون میشه: خوش خواهد گذشت!تا حالا تابستون ب این عجیبی نداشتم!هیچیش معلوم نیستو این ک فردا روز پزشکه!ینی 6 سال دیگه من چ شکلی شدمدیگه حرفی ندارم برای درج در تاریخ!اما دلم برای درد دلام با فاطمه و گ گفتنامون با محدثه و لوس بازیای سحر خانوم تنگ شدهخدا کنه همه چی خوب پیش بره، همون طوری ک انتظار میره