ناهموار

آخرین مطالب
  • ۰
  • ۰

شب پنج شنبه

یه چیزی خیلی خیلی نگرانم کرده و فک میکنم ممکنه سرطان گرفته باشم ولی امیدوارم یه التهاب ساده باشه و همه چی با چنتا انتی بیوتیک و این چیزا به خوبی تموم بشه. میدونم باید این ترسمو بزارم کنار و شنبه برم دکتر. قول قول میدم شنبه برم حتی با این که خیلی میترسم. میدونی انسان گاهی وقتا میگه به راحتی میگذره از این زندگی اما وقتی که ببینه ممکنه اون زندگی ازش گرفته بشه یه ترس عمیقی وجودش رو میگیره. شایدم این ترس نیست و یه چیزی مثل حسرته. ولی خب دلم نمیخواد این طوری و توی این زمان و مکان بمیرم.
  • ۹۷/۰۹/۰۱
  • bee